توجه: این پست شامل افکار درهم و برهم یک عدد دانش آموزه که توی کل فرجه زیست شناسی از زور درس خوندن همش به یه نقطه زل زده
الان که این پستو مینویسم ساعت ۷:۱۶ دقیقه ی صبحه و ۳ ساعت و ۱۵ دقیقه ی دیگه امتحان زیست دارم (چرا صدای گریه هاتونو نمیشنوم :|؟)
ولی الان که دارین میخونینش من دارم با روش های نوین امتحان گروهی این فاجعه تحصیلی رو پشت سر میزارم :')
1) اول اینکه وقتی ۵ روز واسه خوندن وقت داشتم با خودم گفتم
+هی نظرت چیه این چند روزو نیای بیان بشینی درس بخونی؟
- هوم فکر خوبیه
a few moments later
من در حالی که هنوز دارم تو بیان میچرخم: عه این چالشه چه باحاله برم بنویسمش D:
+ *محو شدن در افق های دور* تو اخرش هیچی نمیشی
2) نمیدونم چرا ولی یه کاغذو با قهوه رنگ کردم بعدم دورشو یه کوچولو اتیش زدم شبیه طومارای باستانی شد ----> کلیک
الان هم بوی قهوه میده هم دود... بوی زندگی "-"
یکی از فانتزیام تا چند سال پیش این بود که تو همچین کاغذی یه ادرس بنویسم قایمش کنم یه جایی که در آینده یه نفر پیداش کنه بره اون ادرس و یه جعبه پیدا کنه (که خودم گذاشتم اونجا) بازش کنه و ببینه ایسگا شده XD
ولی الان نمیدونم با این کاغذه چیکار کنم (به جز بو کردنش"-")
یکم بنزینم بمالم بهش میتونم به عنوان ماده مخدر سنتی تو بازار سیاه بفروشمش D:
3) باید اعتراف کنم هر وقت میبینم یکی پست گذاشته امتحاناشون تموم شده یه نگاهی به برنامه امتحانیمون میکنم و میبینم تا ۲۴ ام ادامه داره... قشنگ ۳۴ روز از عمر با ارزشم کم میشه :"| 💔
4) کل دیشبو بیدار بودم و صبح که گوشی رو گرفتم دستم میتونین حدس بزنین با چی مواجه شدم؟
بله... اهنگ جدید نامجون :")
از اونجایی که وظیفه خودم میدونم انقد بهش گوش بدم تا شورش دربیاد از اون موقع تاحالا داره تو گوشم پلی میشه :")
# آرمی_ اتک_خورده
5) متوجه شدم یه وسواس عجیب فکری گرفتم راجب عکس آهنگ ._.
منظورم اون عکسیه که تو پلیر برای آهنگ میاد
اینجوری که اگه آرم سایت یا هرچیز دیگه ای جز کاور خود آهنگ باشه باید حتما عکسشو تو پلیر عوض کنم
6) همین امروز صبح یادم افتاد من اولین و دومین هدیه ی فستا رو دانلود کردم ولی یادم رفته ببینمشون '-'
چطور یه همچین فاجعه ای میتونه واقعی باشه؟
هرگز خود را بابت این گناه نابخشودنی نخواهم بخشید -_-
"درس لامصب آدمو از کار و زندگی میندازه" هیون علیه اسلام
7) تا حالا حرکات مگسارو از نزدیک زیر نظر گرفتین؟ خیلی عجیبن @_@
درسته خسته کننده ست ولی وقتی یه کتاب با ضخامت ۳ سانتی متر جلوی آدم باز باشه.....
اون وسطام هی فکر میکردم چی میشد الان یه گیاه حشره خوار اینجا بود اینو میخورد "-"
8) تنها نقطه ی مثبت این امتحانا این بود که یادم افتاده درس خوندن چجوری بود '-' فقط همین و دیگر هیچ
9) اگه تا اینجا خوندید که خسته نباشید دلاوران... من زنده برمیگردم... منتظرم باشید TT