احتمالا میدونید امروز چه روزیه... تولدی که فکر میکردم 4 فروردینه ولی یه بار دیگه بهم ثابت شد تاریخ تولد ملتو یادم نمونه سنگین ترم"-" و باید اونایی که برام مهمن یهجا بنویسم"-"/
انی وی!
اگه فکر کردی با یه جملهی "نیمیخید برا مین تیویلید بیگیرید!" قراره بیخیال بشم کور خوندی. قراره طولانی ترین پست تولدی که میتونم، بنویسم»:)
*نگریستن به پَک شیرانچی روی میز..* خب اعتراف میکنم هرچی میخواستم بگم یادم رفته ولی دلتو خوش نکن"-" هنوزم قراره متن طولانی ای باشه!
تقریبا یه سال از اون روزی که جنسارو اوردی کوچه پشتی میگذره و تو بزرگتر شدی، کلی اتفاق تو زندگیت افتاده، گاهی خسته شدی و الان بعد از یه سال، دوباره 17 فروردین شده. شاید بهترین سال زندگیت نبوده باشه ولی تو تمومش کردی و زنده موندی و این خودش یه هنره* باور کن یاد هنرِ مثانهی فعال توی اون دنیا نیفتادمxD*
الان میخوام یکم حرفای قشنگ بزنم و بگم مثل نور آبی رنگ ماه میمونی و اینا ولی از اونجایی که میدونم وسطاش ممکنه نظرم عوض بشه و کار به فحش دادن بکشه، همینجا شروع نکرده تمومش میکنمxD
ولی امیدوارم امروز زیاد بهت سخت نگذره چون میدونی تو میتونی تو روز تولدت تا دلت بخواد احساس پوچی کنی. میتونی به این فکر کنی که به دنیا اومدنت بیفایده ترین اتفاق دنیا بوده. نمیتونم بگم اینطور نیست چون واقعیت همینه! نمیخوام امیدواری الکی بدم یا حرفای امیدبخش بزنم. به دنیا اومدن همهی ادما اولش همینقدر بیفایده به نظر میرسه. هیچ هدف از پیش تعیین شدهای وجود نداره و فقط تویی و این چندسال فرصتی که برای زندگی داری و تصمیم میگیری باهاش چیکار کنی.
هیچ سرنوشت از پیش تعیین شده ای وجود نداره و تو به دنیا نیومدی که توی این لحظه اینجا باشی..فقط الان اینجایی، همین. خیلی اتفاقی وبلاگ زدی، چندتا از بچه های اینجارو میشناسی و مام دوسِت داریم. الانم تولدته پس بهتره بشینی وسط شیرموزتو هورت بکشی و از اینکه 17فروردین داری 17 ساله میشی خوشحال باشیD:
چون یه روز برای خودت یه دلیل و هدف درست و حسابی پیدا میکنی و بعدش همه چیز یه رنگ دیگه میگیره~
خب اونقدری که میخواستم چشمت دراد طولانی نشد"-"... ولی فکر کنم کافی باشه..
امیدوارم امسال بهترینِ خودت باشی (چقد فرهیخته شدم امروز... اصلا با سبک کاری خودم یکی نیست این آرزوها"-" ولی واقعا بهترینِ خودت باش)
تولدت مبارک تلمیت کیوت لنتیD:
+کامنتای پست قبلو جواب میدم یکم خلوت بشم.