۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

پستی که چالش نیست!

*از گونه پست هایی که نمیدونی چه عنوانی براش بذاری*

 

چند وقت پیش داشتم پستای قبلیمو نگاه می‌کردم (منظورم پستای قبل از وب تکونی‌ئه، همونایی که پیش نویسشون کردم) و اگه از احساس تباهیتی که بهم دست داد چشم پوشی کنیم، دیدم بیشترشون چالشن! و این حقیقت که تا چالشی نباشه که مجبور باشم اپدیتش کنم، پست نمی‌ذارم بیشتر از قبل بهم ثابت شد

جداً باید این عادت بی ریختو ترک کنم ._.

 

~☆~

 

بلخره عاشقان ماهو دیدم

اونقدری که تعریفشو شنیده بودم نبود. پایانشم خیلی کش داده بودن ولی درکل خوب بود :)

همش خنده های بکهیون میاد جلو چشمم...TT

و البته که خیلی تباهیت به خرج دادم و تا الان صبر کردم ولی...جلوی تباهیتو هروقت بگیری منفعت داره Y-Y

اینم بگم که خیلی سخت گذشت...رسما با هر مرگ، یه مراسم عزاداری با بستنی راه مینداختم ؛-؛ (بیاین این حقیقتو که حتی اگه کسی نمی‌مردم من بستنیمو میخوردم در نظر نگیریم...) 

 

~☆~

 

قالبو عوض کردم *-*\

حس میکنم حتی اگه همه‌ی قالبارو هم امتحان کنم اخرش به قالب 47 میرسم=) 

بک‌گراندشو خیلی دوست دارم یونو.. خیلی T^T

 

~☆~

 

اوکی من واقعا سردرنمیارم این ناخودآگاه بچ چی میخواد بهم بگه!

به جای این خوابای تکراری مبهم، فقط میتونه خیلی آروم هرچی می‌خواد بفهمونه رو بفرسته اینور...چرا نمیفهمه واقعا؟؟ .__.

 

~☆~

 

دیگه نمیتونم منتظر بمونم ... چرا فقط فصل سه اسرافیل پایانی رو نمی‌سازن که من با خیال راحت به زندگیم برسم؟ TT

و فصل سوم his dark material هم همینطور =^=

یه خبری..تریلری..چیزی... چشمم به در خشک شد...

میدونین خیلی غم انگیزه تصور خودم که با کمر خمیده روی ویلچر نشستم یه لپتاپ گرفتم دستم و فصل جدید فیلم یا انیمه‌ای که تو نوجوونی منتظرش بودمو میبینم...

 

~☆~

 

+چقد پست گذاشتن سخت شده ... there's nothing to say

++ حتی پیدا کردن پی نوشتم سخت شده! 

+++ دلم صندلی داغ می‌خواد...خدایا یه مناسبتی برسون ؛-؛

  • ۱۶
  • نظرات [ ۲۵ ]
    • Kitsune ‌‌‌‌‌‌
    • يكشنبه ۳۱ مرداد ۰۰

    سی روز، سی سوال از هیون ری

    یه چالش 30 روزه با سوالای جذاب از سرزمین انولا  "-" 

    که باعث میشن بیشتر درمورد خودمون فکر کنیم :)

    بریم که شروع کنیم D:

  • ۳۶
  • نظرات [ ۶۲۰ ]
    • Kitsune ‌‌‌‌‌‌
    • جمعه ۱۵ مرداد ۰۰
    هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است.
    پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است.
    چه اهمیت دارد؟ گاه اگر می رویند، قارچ های غربت.

    «سهراب سپهری»
    منوی وبلاگ