بیا به این که دوستیمون هفت ساله نیست و تشویق و هیاهو هم نداریم و اینا توجه نکنیم خب؟"-" مهم نیته- 

در واقع، نگاه که کنی می‌بینی فقط یه سال و نیمه ولی خیلی طولانی تر از اینا به نظر میاد... انگار دلت برای یه دوست چندین و چند ساله تنگ شده باشه. یکی از اونایی که دلت می‌خواد روز تولدش بری از خونه‌شون بدزدیش ببریش بار، تا خرخره مستش کنی، بعدم بندازیش جلوی یه ماشین له بشه"^"

ولی باورت میشه انقدر بدشانسی که تولدت افتاده روز قبل امتحان شیمی؟D: دارم تصورت می‌کنم که مثل یه کرفس پلاسیده شمع کیکتو فوت می‌کنی و آرزو می‌کنی کنکور قبول شی و پا میشی میری سر کتابات:_)xD 

#خطای_ستارگان_بخت_تو : اپیزود 256

ببین اصلا دلم واسه پارسال تنگ نشده(TT) .. یادته چقد باهم زر حرف می‌زدیم؟... یعنی ما ۵ روز هفته، از ساعت ۸ صبح تا تقریبا ۱ ظهر راجب "هیچی" حرف می‌زدیم... (به جز وقتایی که من زنگای اولو می‌خوابیدم و با یکم تاخیر شروع می‌کردیم"-") و تازه عصرم باز یه عالمه زر می‌زدیمxD باید بگم خودمم باورم نمیشه چطور تونستم با یه نفر اون‌همه حرف بزنم در حالی که با بقیه به عنوان "کسی که جونش درمیاد جمله های بیشتر از سه کلمه بسازه" بودم و فکر می‌کنم به خاطر تو بود چون حتی اگه منم چیزی نمی‌گفتم، تو همیشه یه چیزی داشتی بگی و آره... همه تو زندگیاشون یه موجود کاپوچینویی مثل تو لازم دارن=) 

و بذار اینم بگم که اصلا فکر نمی‌کردم بتونم با کسی اینقدر راحت باشم...اونم تویی که انگار ۱۸۰ درجه باهم فرق داشتیم و داریم؛ ولی فهمیدم اینا اصلا مهم نیست و میزان دق دهنده بودنمونه که مشخص کننده‌ستXDY-Y و تو بهترین دق‌میتی هستی که می‌تونم داشته باشم") 

الان واقعا نمی‌دونم از کدوم ویژگی‌هات بگم .. تو گاهی سافتی، گاهی یه پدرسوخته‌ی دیوثی، گاهیم یه آدم مستِ رد داده ای که باید تا میشه روش کرم ریخت ملس ترین حرص‌خورِ دنیارو داره:_) 

ولی یه چیزی که راجع بهت عوض نمیشه اینه که تو مهربونی... ملاحظه‌ی همه رو می‌کنی.. آدم کنه پیگیری هستی و حواست به همه چیز هست. اصلا بالا بری پایین بیای یه ننه‌ی دراماتیکی که داره دست نوازش به سر بچه های بی‌شمارش می‌کشهxD  

آهان باجنبه بودنت و پایه‌ی کرم ریزی بودنتو یادم رفت:> یگانه ایسگا پارتنر من:'>یه سری ژن غیرفعالم داری برای خجالت و پررو نشدن و آبروریزی نکردن که متاسفانه گمون نکنم هیچ‌وقت بیان بشن"-" من همه تلاشمو کردم ولی دیگه امیدی بهشون نیست...

دقیقا به چه دلیلی دارم اینهمه چرت و پرت میگم... خب بذار یکمم به تبریک این روز میمون و مبارک بپردازم! تولدت مبارک دق میت رعیت زاده‌ی من .. می‌دونم امسال زیاد بابتش خوشحال نیستی؛ یعنی شرایط اجازه نمیده ولی امیدوارم یه ماه و نیم دیگه که بالاخره تونستی یه نفس راحت بکشی، اونقدر پنچر نشده باشی که نتونی به جای همه‌ی این روزا خوش بگذرونی. 

اهم..از پشت صحنه اشاره می‌کنن برای دراماتیک کردن فضا آرزو کنم کلیه‌ت به وضع آب‌رسانی سابقش برگردهㅜㅜ  خودتو اونجوری که من می‌بینم ببینی و بفهمی باید انقدر از خودت خوشت بیاد که از شدت لاویورسلف خفه شیD:

باید ازت تشکر کنم... خیلی ازت ممنونم بابت:

- همه وقتایی که گفتی«چیکار می‌کنی؟=-=» و من جواب دادم «نفس می‌کشم» و تو از همونجا خفه‌م نکردی و فقط به شکل لذت بخشی حرص خوردیXD

- همه‌ی فن فیکایی که بهم پیشنهاد دادی و بیشترشون با سلیقه‌م جور بودن~ (درسته که چند وقته تصمیم گرفتم دیگه فیک نخونم ولی هنوزم بعد کونکور باید باهم نیکیتا رو بخونیم:>  فقطم همین یه فیکهㅜㅜ به جون خودت قسم..)

- و بله! همه‌ی وقتایی که برای هرکاری جونتو قسم خوردم و با کمال شکیبایی تحمل کردی (کار دیگه ای هم می‌تونستی بکنی اصلا؟xD عوضش از جونت یه استفاده مفیدی شده. خوشحال باش"> )

و ممنون که تو بدترین روزا، یهو پیدات شد و منو تحمل کردی (می‌دونم برات افتخار بزرگیه"^") و کلی خنده و خاطره خوب برام ساختی:)

خیلی دوست دارم زنیکه و تولدت مبارک توله کرفسِ به سن قانونی رسیده‌ای که از نظر فنی دیگه توله نیست و یه "کرفس جوان" شده*-*\

+راستی از اونجایی که وقتی این پست منتشر میشه نه من هستم، نه تو، امیدوارم امتحان شیمی فردا رو خوب بدیD:"